با فکر بسته پرواز نتوان کرد

با فکر بسته پرواز نتوان کردسال ها پیش، وقتی وارد منزل شدم با قفسی روبرو شدم که دو قطعه پرنده "مرغ عشق" اندرون آن پیوسته به این سو و آن سو می جهیدند. با بی میلی پرسیدم داستان این پرنده ها چیست؟

گفتند بچه کوچک خوشش اومده و اصرار کرده برایش بخریم. من اصولا به دیدن پرنده در قفس بی علاقه ام اما باید منتظر فرصت مناسب می شدم تا فرزند خردسال را توجیه کنم که جای پرنده آسمان است و شاخسار و کوه و دشت و دمن و....

چند روز بعد مرغکان بینوا از تب و تاب افتاده بودند و در محدوده قفس گاهی تکانی می خوردند. گفتم پسرم من فکر می کنم حتی اگر در قفس را باز بگذارید این مرغکان بیرون نمی آیند. او قبول کرد با بستن در و پنجره اتاق و رعایت جوانب احتیاطی صحت و سقم ادعای پدر را امتحان کند.

ساعتی گذشت و او در حیرت بود که چرا مرغکان عشق به باز بودن درب قفس پی نمی برند. به او گفتم حالا به بهانه ای چند لحظه دست خود را داخل قفس ببر و بیرون بکش.

لحظاتی پس از این ماجرا یکی از دو پرنده اول سرکی کشید و آنگاه بیرون جهید. پسرک پرسید جریان چیست؟ گفتم به نظرم با گذشت زمان، پرنده ها پذیرفته بودند که نه راهی به سوی رهایی هست و نه ورای دیواره های قفس دنیایی وجود دارد؛ بنا بر این دلیلی برای پرواز نبود.

اما با دیدن دست شما متوجه دنیای بیرون شدند و حرکت کردند. بالآخره آن دو مرغک زیبا و کوچک آزاد شدند و نمی دانم سرنوشتشان چه شد اما درس جالبی بود.

با اندکی دقت می بینیم گاه آدم ها چقدر سخت گرفتار افکار خود هستند و همین مساله قدرت شنیدن نظرات و افکار هر چند خیرخواهانه و نجات بخش را از افراد می گیرد.

با نیم نگاهی به عالم سیاست و اجتماع خطورت مساله جدی تر می شود فرق است بین حاکم و مسوولی که در عین باور به بهره گیری از تجربیات بشری، اعتقاد به عزت و استقلال و اقتصاد مقاومتی دارد و کسانی که فکرشان در قفس فکری ساخته و پرداخته کدخدایان محصور شده است.

خوب می گوید قرآن کریم که " (قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ ۚ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ ۗ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَىٰ ۖ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ) [سوره يونس 35] أيا أن خدا پنداشته های شما رهنمون به حقند؟ حال آن که خدا سرچشمه و هادی به حقیقت است . آیا راهنمای به حق شایسته پیروی است یا کسی که اگر دست گیرش نشوند خود نیز گمراه است.

خوب گفت آن عزیزی که فرمود: جنگ امروز جنگ اراده هاست آن فرد قوم و ملتی شکست می خورد که در اراده شکست بخورد. به عبارتی گاه میدان پرواز هست، هوا هم مناسب است، امکانات نیز در حد کمال و تمام، پر پرواز نیز موجود اما فکر بسته و روح و روان خسته، تن بر ساحل خوشی و رفاه نشسته و پای اراده شکسته است./

انتهای پیام

نظرات/سوالات

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید
....