A+ R A-

فی باب ادعاء الاجتهاد و الامساک عنه

فی باب ادعاء الاجتهاد و الامساک عنهمن و شما خیلی بزرگواران را دیده ایم که در کوی و محله و منطقه خود به عالم و علم (با فتح ع و ل) دین شهرت دارند و گاه در بیان سابقه خود از حضور چند ده ساله در حوزه و مطالعات دینی حرف می زنند اما به راحتی اعلام می کنند که در احکام دینی شخصا مقلد هستند.

حال چطور ممکن است کسی با سال ها تلاش واقعی قدرت استنباط حتی تکالیف شخصی خود را نیابد و در عین حال در عمل امام جامعه خود در سطوح مختلف باشد بماند. در صدر بنشیند و در همه ابعاد حیات دخالت کند اما... به نظرم با تقدیس ساحت آن تعداد که زینت دین و کسای عالمان هستند باید تلنگری بر برخی وارد شود چون اسلام و انقلاب نیاز به مبلغ واقعی رسالات الله دارد.

برخی از این ها توجیه گر ریز و درشت برخی مسوولانند و در هر طیف و جناحی زینة المجالسند و... برخی در محله خود تنها محل رجوع مسائل دینی اند و خوب می دانید اگر سواد دینی لازم در چنته نداشته باشند چه اتفاقات بدی می افتد.

حالا این عارصه از کجا ناشی می شود شاید... اگر کسی فرضا ۳۰ ، ۳۵ یا ۴۰ سال در حوزه درس خوانده و هنوز با افتخار می گوید بنده مقلد فلان مرجع بزرگوار هستم ، کدام احتمال است ؟ تواضع می کند ، درست درس نخوانده ، عدم توفیق بوده ، از اول برای غور و تحقیق و کسب ملکه اجتهاد نرفته ، مجتهد هست ولی نمی داند ، این که بگوید مقلد هستم یک کلاس است ، برای امان از رقیبان حسود اجتهاد خود را پنهان می کند .ضعف در سیستم آموزش حوزه است ، مشکلات مالی و معیشتی اجازه درس خواندن نداده ، مشمول توفیق الهی نشده است ، ادعای اجتهاد عین بی اجتهادی است .وجود ملکه اجتهاد در فرد را دیگران باید تایید کنند.

طبیعت کار تقدیر تقسیم افراد در کسب مدارج بر اساس هوش ذکاوت تلاش ،همت و پشتکار و تقوا است به قول علامه طباطبایی ؛ همه دوستان سر کوی تو بودند لیک مهر تو مرا تنها برد طرح چنین سوالی بی ربط و توطئه آمیز است. مگر همه مشکلات حل شده که حالا به فکر مجتهد بودن و نبودن عزیزان بر مسند نشسته و فاضلان در نزد مردم افتاده اید ؟ خدا عاقبت طراح چنین سوالی را به خیر کند که چه بسا مشوق خود مجتهد پنداری برخی ها می شود چون شیخ انصاری گفته اگر کسی مدعی اجتهاد شد خود دلیل بر عدم اجتهاد اوست.

اصلا رسیدن به اجتهاد از نوع تجزی هم در این عصر سخت است تا چه رسد به نوع مطلق ان. حالا اگر هم پس از ۳۵ سال لااقل به جای معتاد بودن به تقلید در احکام و تکالیف شخصی محتاط بشوند بدک نیست. البته مراقب باشند گرفتار قاعده عسر و حرج نشوند . چون مثلا در باب صلاة مسافر هم باید تمام بخوانند و هم شکسته ( قصر ) و الا نمازشان چه بسا مثل بنده بشود ورشکسته .

حالا نماز را می شود جوری رفع و رجوع کرد ولی در باب حقوق مالیه مثل خمس و زکات و صدقه واجبه و انفاق و ... فیه اشکال بل مشاکل چون پول و مال ، جون نیست که به راحتی بشود گذشت . فکر کنم نویسنده با این شطحیات باب الاجتهاد را تبدیل به باب الاضطهاد (خودکشی) کرد و هلم جرا./

انتهای پیام

نظرات/سوالات

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید

چند رسانه ای

صوت: بحث و گفتگو دکتر جعفری در باب شبهات فرهنگی
صوت: گزارش صحن علنی دوشنبه 26 اسفند در مصاحبه با رادیو فرهنگ
صوت: نطق اضطراری آخر سال دکتر قاسم جعفری در مجلس
گزارش صحن علنی 25اسفند در مصاحبه با رادیو فرهنگ
گزارش صحن علنی شنبه 24 اسفند در مصاحبه با رادیو فرهنگ
گزارش صحن علنی 21 اسفند در مصاحبه با رادیو فرهنگ
گزارش بازدید دکتر قاسم جعفری از حوزه گیفان

آخرین مطالب

آمار بازدید

امروز
دیروز
بازدید کل
228
650
1637090
جمعه، 31 فروردين 1403

گالری تصاویر

No result...