درایت ولایت و رهبری،در میان تلاطم و طوفان های منطقه ای

دکتر قاسم جعفری در تاریخ 98/08/10 در جمع نمازگراران مسجد قائم تهران بزرگ،در خصوص تحولات اخیر دو کشور لبنان و عراق و شرایط حاکم بر منطقه به ایراد سخن پرداختند که شرح سخنان ایشان بدین شرح است:درایت ولایت و رهبری،در میان تلاطم و طوفان های منطقه ای

 

 

اعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَيِّدِنا وَ نَبِیِّنَا أَبِی ‌الْقَاسِمِ مُحَمَّد صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَی آلِهِ وَ أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِيِّين» 

 

  از پروردگار متعال آرزوی قبولی طاعات و عبادات،به ویژه اقامه نماز که افضل شعائر است؛را خواستارم.به طور طبیعی یک مومن با توجه به مسولیت دینی و اجتماعی که در وجود خود نیز احساس می کند؛نمی تواند به تحولات اطراف خود بی توجه باشد.

  طی روزهای اخیر در رسانه های اجتماعی در مورد کشور های منطقه ای می بینیم،می شنویم و می خوانیم؛و اولین نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که این راهپیمایی ها برای خواسته های عمومی آغاز گردیده و نسبت به آنچه  خواسته مردم است،وظیفه داریم منصفانه و عادلانه قضاوت نماییم.بنابر این باید پذیرفت اگر در کشورهایی همچون لبنان و عراق و ... مردم خواسته هایشان را به خیابان ها آورده اند؛بیان گر آن است که مسائلی از قبیل تبعیض،مسائل اقتصادی،ناعدالتی و ... باعث به وجود آمدن چنین اتفاقاتی شده است و تمامی شخصیت های انقلابی و منصف از جمله سید بزرگوار،سید حسن نصرالله،نسبت به این اعتراضات موضع گیری مثبتی داشته و این مطالبات را به حق دانسته اند که این موضوعی بسیار مهم است؛و باید در نظر داشت که در دو کشور عراق و لبنان هم مانند بسیاری از کشورها تبعیض و ... وجود دارد و به عبارتی "تا نباشد چیزکی،مردم نگویند چیزها" و البته این مسائل زمینه ای می شود برای سوء استفاده بدخواهان و بد دلان.

  در ابتدای سخن به دیدار رهبر معظم انقلاب در اواخر دهه هفتاد شمسی  اشاره ای می نماییم که به صورت سرزده به دانشگاه تهران تشریف برده و به سوالات دانشجویان بدون آنکه حتی دستچین شود پاسخ دادند؛که یکی از این سوالات این بود:

-شما رهبر این کشور هستید چرا هر مسئله و مشکلی،چه بسا داخلی،به وجود می آید به دوش آمریکای بیچاره می اندازید؟

که جواب ایشان چنین بود:

-اولا آنقدر که فکر می کنید،آمریکا بیچاره است ؛بیچاره نیست.و آنقدری هم که دیگران فکر می کنند آمریکا با چاره است؛با چاره نیست.ما وظیفه داریم دشمن را واقع بینانه بنگریم.اخیرا هم حضرت آقا در مراسم دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه افسری ارتش اشاره نمودند این بود که یکی از خطرات بزرگ این است که ما دشمن را حقیر شماریم؛و به تعبیر ایشان کسی که دشمن را کوچک و حقیر به شمار آورد واقعه جنگ احد برایش پیش می آید.

   از سوی دیگر عده ای نیز آنچنان از اروپا و آمریکا ترسیده اند که توانایی های خود را دست کم می گیرند؛درست مثل خرگوشی که چالاکی و توانایی خود را در برابر هیبت و بزرگی یک شیر فراموش می کند و قربانی عدم خودباوری می شود.

  در دهه های 80 و 90 میلادی آمریکایی ها برای همراه کردن سایر کشورها جهت رسیدن به نظم جهانی مورد نظر خود،انقلاب های رنگین و مخملی را راه اندازی کردند؛بدین صورت که افرادی را که طرفدارانی داشتند به صورت نمادین،بزرگ و طرفداران ایشان را تهییج نموده و نظم موجود در جامعه آن کشور را بر هم می زدند که انقلاب های به اصطلاح مخملی را رقم می زدند.

  از سوی دیگر در عصر حاضر اتفاقاتی که در سالهای اخیر ،از جمله اتفاقات دی ماه 96،در حال رخ دادن است به رهبری فضای مجازی شکل می گیرد؛و اعلام می کردند که این شروع ماجراست که با دور اندیشی و درایت رهبری معظم انقلاب و اعلام اینکه ممکن است در سال 98 هم اتفاق بیافتد این فتنه خنثی شد و تیر دشمنان ایران اسلامی نیز به سنگ خورد.

  امروزه با توجه به ناکامی های به وجود آمده بسیار،طی چهل سال انقلاب اسلامی ،دشمنان به این نتیجه رسیده اند که با توجه به  نقش ایران و همچنین شکل حکومت لبنان و عراق که حالت تقسیم بندی و سهمیه بندی شده از منظر دینی،مذهبی،نژادی و ... دارد؛این شکل از حکومت پایه های لرزانی داشته و با بازی دادن این کشور ها می توان به اهداف خود دست یافت (که می توان به عنوان نمونه به  عدم بازگشت سعد حریری از به عربستان به لبنان به بهانه های مختلف سیاسی اشاره کرد که البته با درایت سید حسن نصرالله و رئیس جمهور میشل عون این نقشه خنثی شد.).و لذا یکی دیگر از اهداف اروپا،اسرائیل و آمریکا با توجه به ناکامی ها،منحرف کردن اعتراضات است.

  شرایط لبنان:

  ابتدا باید به این موضوع اشاره کرد که در لبنان دو جناح  مهم حضور دارند:

 1-مقاومت به رهبری حزب الله (که البته به جز شیعیان،مسیحی های میهن پرست،اهل تسنن،علوی ها و ... را هم شامل می شود.)

 2-جناح طرفدار سعودی و آمریکا ،از قبیل افرادی چون سمیر جعجع و ولید جنبلاط و ...،در حال فعالیت هستند؛که در پی حمله رژیم صهیونیستی به لبنان از سال 1981،منشا جنگ های طایفه ای در لبنان بوده اند و با توجه به اینکه طرفداران آنها 7درصدکل را هم شامل نمی شوند؛اعلام نموده اند در پی یکپارچگی لبنان هستند که البته دروغ بودن آن مشخص است.به عنوان مثال حدث و گمانها بر آن است نقش آمریکایی ها در لبنان برای به حاشیه راندن خواسته های مردمی بر عهده سعد حریری است.چرا که به وی دیکته شده بود استعفا دهد و در صورت اصرار بر ماندن در سمت،شروطی مطرح شود؛که البته بلافاصله استعفای این فرد پذیرفته و توطئه آمریکایی صهیونیستی خنثی گردید.(ضروری است عنوان شود یکی از این شروط خلع سلاح حزب الله بود که حتی خود رژیم صهیونیستی نیز اخیرا اذعان نموده است در صورت جنگ این کشور با ایران عدم حمایت آمریکا واضح و تنها راه برای نجات خود از بین بردن حکومت های منطقه از درون است.).

  شرایط عراق:

  از حضرت امیر(ع)سوال شدغوغا یعنی چه و آشوب گران چه کسانی هستند؟که حضرت در پاسخ فرمودند:«کسانی که اگر جمع شدند ضرر می زنند و اگر متفرق شوند سود می رسانند.»

  جا دارد شرایط عراق ،با روایتی از زبان یکی از روحانیون عراقی طی چند روز اخیر بازگو شود:

  گویند عبدالله بن مروان ،جهت محکم نمودن پایه های حکومت خود،به یکی از نزدیکان خود امر می کند که در بلاد تحت قلمرو خویش به تحقیق بپردازد که  پس از چند سال او را فرا می خواند و نتیجه تحقیق را از او جویا می شود که در پاسخ می شنود:

  -من بیش از سه سال با مردم عراق زندگی کردم؛از آنجا به شام و مصر هم رفتم؛همان وصیت معاویه  به یزید را در خصوص مردم شام ،مبنی بر اینکه خصلت شامی ها این است به آنها مال و اموال بده جای خدا شما را پرستش می کنند؛بیان می کنم.مصری ها از حاکمشان به شرطی که عادل باشد تبعیت می کنند و اما اهل عراق بر حق و باطل شورش می کنند.

  عبدالله مروان می گوید شورش بر باطل صحیح است اما شورش بر حق چرا؟که فرستاده عبدالله پاسخ می دهد:بنده نیز سرِّ آن را نمی دانم؛اما خصلت مردم عراق این است که دوست دارند مدام در پرخاشگری باشند.

  که مصداق بارز آن مقتدی صدر است که جای تعجب دارد روزی در کنار رهبر انقلاب می نشیند و روز دیگر برای هر چه بیشتر بر هم زدن آرامش و امنیت و اوضاع داخلی عراق پشت فرمان،خود را سردمدار مخالفان می نامد که تلون در رفتار ایشان موج می زند.ایشان طی بیانیه ای خواستار استعفای نخست وزیر عراق شده اند که پاسخ بسیار قاطعی از نخست وزیر قانونی عراق دریافت کرد مبنی بر اینکه نیازی به استعفا نیست ؛زیرا استعفای دولت به معنای وارد شدن سرنوشت کشور به یک افق مبهم و غبار آلود است و لذا برای خارج شدن از این اوضاع نابسامان،جریان های پارلمانی طی توافقی همه جانبه و از راه قانونی نخست وزیر جدیدی را انتخاب کنند.

  از سایر شخصیت ها که می دانند جمهوری اسلامی برای نجات مردم عراق چه اقداماتی انجام داد و دست فرقه جنایت کار داعش را قطع نمود عمار حکیم است که متاسفانه هر روز،یک حرف می زنند و به هیچ عنوان پایبند هم نیستند.

  بنابراین از لحاظ جامعه شناختی باید بپذیریم که عراق در طول تاریخ وضعیتی کاملا متلون و متغیر دارد؛لذا جای تعجب ندارد که روزی قریب به هجده هزار عراقی با مسلم بن عقیل بیعت نموده و فردای آن روز همگی با ورود ابن زیاد به کوفه به استقبالش می شتابند.

   طی چند روز اخیر بسیاری از سایت های عربی به این موضوع می پردازند که سخنان اخیر رهبر فرزانه انقلاب،مبنی بر پیگیری مطالبات از طریق مجاری قانونی و مراقبت از این جریان در مقابل سوء استفاده دیگران،نقش بسیار مهمی در جهت آرامی اوضاع داخلی این دو کشور ایفا کرده است؛این نکته بسیار با اهمیت را یادآور می شود که اگر می خواهیم این کشتی نجات به ساحل امن برسد باید به مبحث ولایت و رهبری توجه بسیار جدی و عمیق داشته باشیم که اگر جامعه ای رهبری درست و با درایت نداشته باشد ؛که عمق بصیرت و معرفت را دریابد؛مشکلات به خودی خود رخ می نمایاند.

  در پایان ذکر خاطره یکی از روحانیون رزمنده دوران دفاع مقدس خالی از لطف نیست که  می گفت رزمندگان در جبهه ها به نوعی با موش و مار و عقرب بیشتر زندگی می کردند تا اینکه از آنها وحشت داشته باشند و لذا آموخته ایم تا شیطان هست در دل حادثه ها باید آرام بود و هنر مومن این است که در میان طوفان ها و تلاطم ها برای خود آرامش و باغ سیاحت خلق کند که با درایت ولایت به نتیجه خواهد رسید ان شالله.

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم        موجیم که آسودگی ما عدم ماست.

انتهای پیام/

نظرات/سوالات

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید
....