ترجمه/" اگر همه اعراب به یکباره مفقود شوند ! "

" اگر همه اعراب به یکباره مفقود شوند ! "

صبحی همه برخیزند و بشنوند که - چند صد میلیون - عرب به یک جا مفقود شده اند ؛ راستی چه می شود ؟ ماهواره ها ، اینترنت ، کارخانه ها ، سازندگان لوازم یدکی همه پابرجا خواهد بود .بازارهای بورس ، کارخانه های دارو سازی ، مراکز تحقیقاتی ، تکنولوژی هسته ای و..همه کار خود را ادامه می دهند ؛ چون ما "عرب ها " چیزی به دنیا نداده ایم جز خشونت و کشت و کشتار . 

فرض کنید زنی فرانسوی خبر فقدان دسته جمعی ما را به دیگری بدهد او " با میلی " می گوید : آیا از کسانی حرف می زنی که شب و روز هم را می کشتند و هیچ گروهی به دیگری رحم نمی کرد؟! کمی به خود بنگریم در جهان عرب خط خون از لیبی تا عراق و از مصر تا سوریه و یمن کشیده شده است . نصفی از ما از گرسنگی می میرند و نیمی دیگر به خاطر شکمبارگی دچار امراض مختلفند. راستی ما جز وبال گردن دیگران بودن چه سودی داریم ؟! سهم ما در بنای تمدن جدید چیست ؟! ما برای پیشبرد اندیشه و تمدن ، صنعت ، اختراعات و اکتشافات و ..چه کرده ایم ؟ تنها فایده ما خرید محصولات نظامی و ادوات کشت و کشتار از کارتل های اسلحه سازی است.موجوداتی کاملا مصرفی هستیم که تنها بر سر سفره آماده  دستاوردهای بشری انگل وار نشسته ایم. تنها هنر ما در طول تاریخ حرف زدن و نشخوار همان گفته ها و در نتیجه متهم کردن یکدیگر و شمشیر کشیدن به روی هم بوده است. تنها ماجرایی که می شد به حقیقتش دل خوش کرد مبارزه مردم فلسطین با صهیونیست ها بود که متاسفانه همانان را نیز به سنت سیئه نزاع های داخلی خویش آلوده ایم تا برخی گروهاشان در مقابل برخی بایستند. 

حسنی مبارک ،چند سال قبل از سقوطش برای مداوا به بیمارستانی در آلمان رفت . خانم بیماری که از کثرت آمد و شد اطرافیانش خسته شده بود پرسید مگر او کیست ؟ گفتند رییس جمهور یک کشور عربی  . پرسید چند سال است در مصدر قدرت است ؟ حدود ۳۰ سال . آن خانم با کمی تامل گفت او دیکتاتوری فاسد است ! پرسیدند تو که او را نمی شناسی دلیل این سخنت چیست ؟ پاسخ دادسی سال حکومت ، یعنی دیکتاتوری و وقتی در این سی سال حتی یک بیمارستان که برای مداوای خود به آن اعتماد داشته باشد نساخته ، یعنی فردی کاملا فاسد است. ( البته مبارک یک مثال و مشتی نمونه خروار است . )

حوادث اجتماعی چند سال اخیر - بهار عربی - نشان داد که هر آنچه ساخته ایم بناهای کاغدی بیش نیست و با وزش آرامترین بادها و آمدن کمترین زلزله بالکل فرو می ریزد. این حوادث روشن کرد که در انتشار کینه و دشمنی ، صدور فتواهای مجوز قتل و غارت و هتک نوامیس و برافروختن آتش اختلافات قومی و مذهبی چه ید طولایی داریم ! در پیروزی نشان دادن شکست ها و پیشرفت خواندن عقب ماندگی ها ، وارونه نشان دادن حقایق و واقعیت ها هیچ قوم و ملتی حتی به گرد پای ما نمی رسد. جالب است که بدون کار و تلاش ،  غرق در اوهام و خیالات ،  وعده آینده ای شکوفا را به یکدیگر می دهیم.  بیش از همه ملت ها حرف از وحدت می زنیم اما غرق در اختلافاتیم .در حالی داد دمکراسی سر می دهیم که گرفتار انواع استبدادهاییم . برای مهربانی ، تاب آوری و تسامح و همزیستی مسالمت آمیز مثنوی ها  می سراییم ، حقوق بشر را با عبارات قشنگ می ستاییم اما مدام تخم کینه می پاشیم و حقوق دیگران را لگد مال می کنیم و عناوینی چون حقوق بشر ، حقوق کودکان و زنان به اندازه پر پشه ای برایمان ارزش ندارد. سال ها و بلکه به اندازه یک تاریخ تلاش کردیم این حالت شرمبارمان را مخفی کنیم اما حوادثی چون بهار عربی - شکل گیری داعش - و .. باعث شد نسل های فعلی و بعدی بفهمند که چقدر دستمان از سرمایه های واقعی اجتماعی فرهنگی  سیاسی و اخلاقی خالی است . حال که کوس رسوایی مان به هوا شده است شاید افراد ، اشخاص و گروه هایی پیدا شوند و تا دچار جاهلیت خانمانسوز ابدی نشدیم فکری برای امید های آینده امت بنمایند! 

¤  توضیح مترجم :

فارغ از ارزشگذاری این مقاله و تایید یا رد آن ، زبان دانشجویی نویسنده و بیان تکان دهنده اش بسیار جالب است. 

• منبع : الجزیره

•نویسنده : فجر زمو ( دانشجو )

مترجم با تلخیص : قاسم جعفری