A+ R A-

" قرائتی از دمکراسی امریکایی " ترجمه:دکتر قاسم جعفری

" قرائتی از دمکراسی امریکایی "

پس از حوادث مشکوک یازده سبتامبر دو فکر متفاوت بر حوزه تصمیم سازان و تصمیم گیران امریکایی حاکم شد. 

۱- دمکراتیزه کردن دولت های عربی ؛ طرفداران این نظریه از جمله اندیشکده بروکینگز معتقد بودند سرکوبگری اصلی ترین عامل ایجاد تروریسم است و بهترین راه نابودی افکار تروریستی ، عدم پشتیبانی از نظام های استبدادی و ایجاد دمکراسی در این کشورهاست .

۲- اندیشه طرفدار سلطه یکجانبه بر تمام جهان بر آن باور بود که تنها راه نابودی ارهاب برخورد قاطع با افراط گرایان و تاسیس اسلام معتدل ، نوگرا و همراستا با ارزش های غربی و امریکایی است . اندیشکده راند با طرح مباحث مختلف این فکر را تقویت کرد. 

از قضا در همان سال ها انتخابات هایی در کشورهای عربی برگزار شد که همگی به پیروزی اسلام گراها انجامید . مهم ترین این حوادث پیروزی حماس در فلسطین بود. 

پر واضح بود که نتایج ، دلخواه امریکایی ها نبود و چنین برآورد شد که دنیای عرب آماده دمکراسی نیست ؛ گر چه به تعبیر درست تر باید گفت غربی ها بدون ایجاد تغییر در باورهای فرهنگی و ارزش های عمومی ، آماده پذیرش دمکراسی با شرایط موجود در کشورهای عربی نبودند . بنابر این فتیله نظریه اول پایین افتاد و فکر مبارزه سخت با ارهاب و تروریست قوت گرفت .

موسسه راند به قلم بینارد جامعه مسلمانان را به چهار گروه - بنیاد گراها ، سنتی ها ، نوگراها و لائیک ها - تقسیم کرد . و  پیشنهاد نمود به موازات کمک همه جانبه ی مادی و معنوی به دو گروه اخیر برای گسترش افکار و اندیشه هایشان ، در سرکوب و نابودی دو گروه اول به روش های مختلف برنامه ریزی شود. این برنامه ها شامل مواردی می شود که اهم آن چنین می باشد ؛ آموزش نوگراها برای مناظره و تقابل با جریان اسلام سنتی  ، ارائه گزارشات به ظاهر مستند از ارتباط اصول گراهای اسلامی با گروه های تروریست و غیر قانونی ، تهییج و پشتیبانی مالی رسانه ها برای نوشتن علیه آنان و به اصطلاح افشای پرونده های غیر اخلاقی ، فساد مالی موجود در روابط فیما بین . بزرگنمایی اختلافات و از جمله تحریک حنفی ها در برابر حنبلیان و صوفیه برای مقابله با سلفیان در همین راستاست. کنفرانس " فکر صوفی و اثر آن در سیاست امریکا " که مرکز نیکسون با حضور دیک چنی ، بیرنارد لویس و اعضایی از کنگره برگزار کرد نمونه از این اقدامات است. 

چند نکته :

۱- گر چه قدرت غرب دست گروهی است که فکر استعماری دارند و برای تحکیم هژمونی سلطه خود بر دنیای اسلام به منظور بهره مندی تام از همه منابع آن تلاش می کنند اما جریانات و جناح های دیگری که فکر منصفانه دارند نیز هستند ما باید تلاش کنیم با آنان همکاری کنیم. 

۲- پشتیبانی و ترویج فکر برخی گروه ها و فرقه های اسلامی از سوی غربی ها به معنای آن نیست که این گروه ها هم همداستان با آنانند پس باید مراقب بود که با چشم پوشی از مشترکات درگیری های جدید درست نکنیم.

۳- اندیشه تغییر و تحول خواهی مساله ای جدی و واقعی است پس نباید هر نوع صدای تحول جویانه را به بهانه غرب زدگی در نطفه خفه کرد. باید توجه داشت که اسلام ظرفیت همسانی با زمانه را با حفظ اصول دارد. 

۴- هدف امریکایی ها و دولت های مستبد سرکوبی اکثریتی است که در عین اعتدال به دنبال حاکمیت ملت ها بر سرنوشت خویش است پس باید مراقب بود.

۵ - در مقام مبارزه فرهنگی و رسانه با غرب باید در استخدام واژه ها و زبان خطاب دقت کرد چون عباراتی  چون صلیبی ها ، نصرانی ها و یهودیان ، که باعث ایجاد نفرت عمومی شود بهترین بهانه در دست اندیشه امپریالیستی برای تحریک عامه مردم و کشورها علیه اسلام و مسلمانان است. 

۶- نباید تمام انتقادات به دین ، مسلمانان ، علما و غیره را در دایره توطئه غربی ها تعریف کرد چون فراموش نکنیم جمود فکری و عدم درک زمانه و ناهمراهی با تحولات جامعه  از سوی بسیاری از اسلامگراها باعث می شود منتقدین داخلی پیوسته افزایش یابد.

۷- جامعه اسلامی باید تلاش  کند با درک درست از مفاهیمی چون آزادی و حقوق بشر  ، تسامح و رواداری ، نوگرایی ، برابری حقوق ، حقوق زن ، تصوف ( بیشتر جوامع عربی و سنی  با آن درگیرند )  که در حال حاضر گروه های خاصی با انتساب خود به آن ، چه بسا سو استفاده می کنند در راستای اهداف مشروع بهره گیرد. 

برای مثال کلمه " تصوف  "  به معنای یک سلوک ، اخلاق دینی و روحانی غیر از تصوف به معنای یک فرقه ، یا جریانی بی قاعده و قانون  و فارغ از شریعت کلی متفاوت است . یا واژه " نوگرایی و مدرنیسم " که با خامه پوچ اندیشی و دنیا زدگی ،  انسان و حیات مادی او را به جای خدا محوری و معاد باوری غایت قصوی می خواند با قرائتی از نوگرایی که  می گوید می شود همپای دنیا و تکنولوژی روز با حفظ ارزش ها و معتقدات همراه شد فرق زیاد است. 

۸- اسلامگراها در جهان عرب باید بدانند که به تنهایی نمی تواند بر اوضاع چیره شوند .باید تلاش کنند تا سایر جریانات و عموم مردم را  در کسب دمکراسی با خود همراه کنند . حتی باید لائیک ها و نوگراها را قانع کنند در صورت عدم همراهی پس از قلع و قمع بنیادگرایان و سنتی ها نوبت آنان است چون در مقابل جریان استبدادی است که سلب آزادی از همگان را نشانه گرفته است . شاهد روشن این مدعا مصر کنونی پس از بهار عربی ( بیداری اسلامی ) است که دولت السیسی بر آن حکم می کند .( در مصر اول با برنامه دقیق و تحت حمایت مفتی الازهر  اول اسلام گراها را از میان برداشتند و سپس سراغ سایر گروه هایی رفتند که اتفاقا برای نابودی اسلامگراها کمکشان کرده بودند. 

• سخن مترجم :

یادمان باشد امریکایی ها دمکراسی می خواهند اما به شرط چاقو در راستای حفظ و حراست از ارزش های سرمایه داری و تمدن غربی . به همین دلیل روی کار آمدن جبهه نجات اسلامی در الجزایر را حتی از فرایند انتخابات ، غیر دمکراتیک می دانند . در باره ایران و ایرانی که کلا دچار آلرژی هستند . دولت مردان و تمام افراد دخیل در دایره قدرت ایالات متحده بر این باورند که هر چه نام و برند ایرانی دارد بد است حتی انتخابات ؛ لذا بی هیچ شرمی می گویند دیکتاتوری آلود سعود ستودنی است و مردمسالاری ایران جرمی نابخشودنی . 

° منبع : الجزیره ، قراءة في المشروع الاسلام الامريكي ...

-  نویسنده : طلال الخضر 

- ترجمه آزاد : قاسم جعفری

" با مردم تا اوج"

کانال اطلاع رسانی،آزاده سرفراز، دکتر قاسم جعفری؛نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی

https://t.me/bamardomtaouj

نظرات/سوالات

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید

چند رسانه ای

صوت: بحث و گفتگو دکتر جعفری در باب شبهات فرهنگی
صوت: گزارش صحن علنی دوشنبه 26 اسفند در مصاحبه با رادیو فرهنگ
صوت: نطق اضطراری آخر سال دکتر قاسم جعفری در مجلس
گزارش صحن علنی 25اسفند در مصاحبه با رادیو فرهنگ
گزارش صحن علنی شنبه 24 اسفند در مصاحبه با رادیو فرهنگ
گزارش صحن علنی 21 اسفند در مصاحبه با رادیو فرهنگ
گزارش بازدید دکتر قاسم جعفری از حوزه گیفان

آخرین مطالب

آمار بازدید

امروز
دیروز
بازدید کل
204
206
1622111
پنج شنبه، 09 فروردين 1403

گالری تصاویر

No result...