یادداشت/" در باب جدال های انتصابیه "

 

مسند مدیریت در سطوح مختلف محل آمد و شد است ؛ خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد !یادداشت/

 

خنک آن که بر عزل و نصب ها حجت عقلیه ، شرعیه و حکمت حکمرانی حاکم باشد . شروط و قیود عرفیه و جاری بر ذهن ها نهایتا در حد استحسانات عرفیه معنا دارد و نه بیشتر ؛ چرا که چه بسا فارغ از دلیل و منطقی باشد که وصف "( .. لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَيَحْيَىٰ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ اﻷنفال 42)" بر آن صادق گردد.

° بومی گرایی :

این که مسوول باید حتما بومی باشد از آیات محکمات نیست و  متشابهی را می ماند که در کنار دلپاکان ، بسیاری فرصت جویان و سواران بر اریکه قدرت بر مرکب چموشش می نشینند و شریک دزد و رفیق قافله بر حقوق مردم می تازند . بومی بودن در تصدی مسوولیت حسن است اما تمام علت نیست . اگر یک معدل ساده از کارایی بومیان به مدیریت رسیده بگیرید -  فرضا در  فلان سامان بی سامان که تب بومی بودن مسوولان بالاست - تصدیق خواهید کرد که چنان توفیری بر غیر بومیان ندارند.  از سویی بسیارند افراد توانمند که به دلایل خاص ممکن است در زادگاه و منطقه خود زمینه تولی امری را نداشته باشند اما در اطراف بلاد ، خوش تر از هر مدعی ای بدرخشند. سر سخن علی ع همین جاست که فرمود : "  مَنْ ضَيَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِيحَ لَهُ الْأَبْعَدُ " آن را که نزدیکان قدر نشناسند " خداوند " با بیگانگان یاری اش می کند و نیز گویا کلامی در انجیل آمده است که " پیامبران در میان مردم خویش ارج نمی بینند ." بخشی از فلسفه تشریع هجرت در زمین پرگستره الهی همین است که اگر عالِم ، فرهیخته و مدیر توانمندی در جامعه خود با دیوار بی مهری درگیر شد نا باغ مهربانی قدرشناسان در کرانه های دور پرواز کند و در آن جا خیر بیند و خیرات رساند . قطعا ، عقلای هیچ ملتی در این کهن سیاره ، نخبه ای کارامد را به جرم تولد در نقطه ای دیگر از این خاکی زمین ، خانه نشین نمی کنند. آری می پذیرم که آوردن بسیطان و نشاندن آنان بر گرده نخبگان یک دیار جرمی سنگین ، عملی به غایت ننگین و آهنگی به حق غمگین و حزن آفرین است ! بلیهانی که در دیار خود در زمره عوام بوده اند و به حکم شرطه قدرت تحفه نامیمون قاصدک بد خبر برای مردمی خوشدل در گوشه ای از این سرزمین شده اند اما ادعاهای اسطوره ای و قمپز درکردن های بی حسابشان سوهان روح ساکنان شهر و روستای هر وادی است . رفتار پر از تملق بی مرامان بیگانه پرست هم ، چاشنی قوی ای است که این آدم های کم جنبه را بیشتر به هیجان می آورد .

جوان گرایی :

برخی هم در انتصابات به جای آن که به تاسی از قرآن ، توانایی علمی و جسمی و حفیظ و امین بودن را در تصدی کارها شرط اصیل بدانند گرفتار سن و سال اند و مشق جاهلی و جوانی می کنند. البته موسم شباب ربیع عمر و فصل شکوفایی آدمی است لیک ، به تعبیر پیر فرزانه انقلاب جوانی برای منصب پذیری نسبی است ؛  چه بسا روح الله ۸۰ ساله ، حوصله و اراده انقلاب کردن و بر طاغوت شوریدن را داشته باشد اما فردی در دهه ۳ ، ۴ یا ۵ عمر از در محافظه کاری و بی حالی و وارفتگی در اید !.سید  اسد الله مدنی ۷۰ - ۸۰  ساله همان اندازه برای خطبه و محراب جمعه تناسب دارد که خامنه ای ۴۰ ساله . اما مسلم است که  هر ۸۰ ساله و ۴۰ ساله ای زیبنده این جایگاه نیست .

نفاق صاحب منصبان :

مصیبت این جاست که مسوولی نشاندار آشکارا فریاد برآورد که در پی نصب بومی و جوان و فردی متصف به فلان اوصاف بوده است لیک نهانی ، برای ناکامی توانمندی بومی و مجرب ، از فرط سعایت و سوسه نهادن نفس نفس زدن را تجربه کند که طبعا "(يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُالطارق 9].  شرمگین بر ملا شدن ضمیر بد طینت درون خواهد شد.

مصلحت اندیشان :

مشکل دیگر شخصیت های حقیقی و حقوقی هستند که یا در روزمرگی زندگی نسبتا آرام خویش متوهمند که حال دیگران نیز خوش است یا مصلحت خلق نمی دانند و در بیت خیالات خود واله و حیرانند . اینان به راستی در غنایم شریکند و از غرائم دامن برمی کشند . از نظر اینان هر مسوولی زبان ریز تر باشد و در تمشیت مهام امور دفتر و اداره آنان و چه بسا موارد شخصی شان کمر همت بگمارد مستحق انتصاب و شایسته ستایش در خفا  و عیان است .

پدرخواندگان !

البته پدرخواندگان پرگوی ملیجک رفتار و بیانیه نویس و خود رییس پندار بر امور جامعه و در واقع ابزاران به بازی گرفته و چاقوهایی که سر شیران را به نفع شغالان می برند نیز قصه پر غصه این زمانه پرپیچش اند .

جناح بازی :

علت دیگری که دل حاذقان را ریش می کند آن است که در عرف جاریه پر از ارتعاش و خالی از عقلانیت واصلان به قدرت ،   انتخاب همکاران و نصب مدیران ، مناسباتی بی مایه چون انتساب به باند و فرقه و جناح سیاسی و قبیله ای و ستاد انتخاباتی پررنگ تر از ویژگی هایی است که شایسته گزینی نهفته در آیین حکمرانی خوب مقتضی آن است . خدا به داد این دیار بره سان گرفتار در هجوم گرگان برسد !

 پس هان ، ای قبیله قدرت و ثروت لمیده بر جایگاه های مهم حاکمیت ، شما را به حقیقت هستی ، اگر ناصح نیستید و اخلاص عمل نمی دانید؟ لااقل عبد قن دنیا نباشید و به قول واعظ شوشتری گاهی خدا را نیز به شراکت گیرید و جانبش نگاه دارید . بپذیرید به قول مولا علی ع آنان که اسمشان در آسمان معروف تر از زمین است اگر نقش یابند و قدر بینند خلقی را به درایت و سعی و همت خود بر صدر نشانند و با اندیشه و خلوص ایمان و کار و خدمت و ساختن ، مردم دل به راستی و صداقت سپرده و امید به نظام اسلامی و مکتب شهیدان  و راه پیر طریقت و مرشد حقیقت بسته را از رنج و حرمان ها می رهانند.

 

نظرات/سوالات

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید
....