یادداشت/اجرای حدود و عدالت

 

این روزها در چندین کانال فضای مجازی داستانواره ای را دیدم که به یکی از اساتید معروف و احتمالا بازنشسته دانشگاه تهران نسبت می دهند . به نظرم رسید اصل داستان و تعلیقه ای پرسش گونه و نقادانه از این حقیر را با هم به محضر مخاطبان محترم جهت تامل و تدبر عرضه بدارم ؛یادداشت/اجرای حدود و عدالت

الف: اصل داستان ؛

روزی دانشجویان در محض استاد دکتر سید علی آزمایش، استاد حقوق جزا و جرم‌شناسی پرسیدند که چرا استاد دانشش را در کتابی گردآوری نمی‌کند؟

 

استاد چهره درهم کشید که: 

من کتاب بنویسم تا شما اعدام کنید و دست بِبُرید و سنگسار کنید؟ 

 

متشرعی از استاد پرسید مگر شما حدود و قصاص را قبول ندارید؟

استاد فرمود مگر می‌شود قبول نداشت؟ اتفاقآ من مدافع اجرای حدود و قصاص هستم!

همه در شگفت از پاسخ استاد بودند که کلاس تمام شده را دوباره آغاز کرد. همه سراپا گوش و چشم شدند. استاد طرح پرسشی کرد و به دانشجوی متشرع گفت:

فرض کن در بیابانی بی آب و علف که حتی جاده هم ندارد در حال رانندگی هستی. پس از ساعتی، پلیس جلوی شما را می‌گیرد و به شما می‌گوید چهار تا ورود ممنوع رفته‌اید، پنج چراغ قرمز را رد کرده‌اید، شش تا سبقت غیرِمجاز داشته‌اید. به آن پلیس چه می‌گویید؟

دانشجوی متشرع گفت:

این بلاهت است. در بیابان خیابان کجا بود که من مرتکب این جرایم شوم! 

استاد گفت: اگر پلیس به شما بگوید مقرر است در زمانی نامعلوم در آتیه در این بیابان شهری بنا شود که این جاهایی که شما از آن عبور کردید خیابان یک طرفه‌ای قرار است احداث شود و چراغ‌های راهنمایی نصب گردد و الی آخر ... 

دانشجوی متشرع پوزخندی زد و گفت:

استاد مزاح می‌فرمایید ... 

استاد فرمود: 

"شما مزاح می‌فرمایید! مقدمه‌ی اجرای حدود اسلامی عدالت اسلامی است!

شما نخست عدالت اسلامی را اجرا کنید که همان خیابان کِشی است سپس اجرای حدود کنید که همان جریمه است!

در عدالت اسلامی فقر نیست، بیکاری نیست، فساد نیست، رانت نیست، ستم نیست!

در جامعه‌ای که بیکاری و فساد است و خبری از عدالت نیست، اجرای حدود معنا ندارد و اجرای حدود خودش نقض غرض است و خودش ستم است. 

فقر قاتل ایمان است!

شما نخست عدالت اسلامی را اجرا کنید خودم برای اجرای حدود، کفن می‌پوشم!"

همه شرمسار شدند از این که از اسلام فقط ظاهرش را دیده بودند!

جامعه اسلامی شرط وجودیش *عدالت است نه اجرای حدود!*

▪ ب : تعلیقه و نقد این حقیر ؛

۱- منبع این خاطره کجاست ؟

۲- مگر می شود یک استاد برجسته از نوشتن که راه حفظ میراث بشری از جمله یافته های علمی و ماندن آن برای آیندگان است تحاشی کند ؟! آن هم به بهانه سوء استفاده احتمالی یا مبتنی بر ظن و گمان عده ای ؟ رسول خدا فرمود " قیدوا العلم بالکتابة " 

۳ - اخیرا مرسوم شده است برای اجرای همه احکام دینی پیش شرط قرار دهند همین چند روز پیش  صاحب تریبون محترمی هم فرموده بود اول پارک ویژه بانوان بسازید بعد جلوی دوچرخه سواری آنان را در  اجتماع بگیرید . ( البته مبنای فقهی حقیر در این موضوع دائر مدار مصالح و مفاسد واقعیه است .)شاید در آینده ساخت مسجد و امثال آن هم مشروط شود ! 

۴- سوالی ساده که خود نمایی می کند آن است که آیا در مدینة النبی ص و دوران حکومت قریب به پنج ساله علوی ع واقعا عدالت کامل مورد نظر اسلام جاری بود که حدود اجرا می شد و علی ع می فرمود " ان حدود الله لاتؤجل " تاخیر در اجرای حد پذیرفتنی نیست ؟ 

۵- البته که عدالت بر مبنای بسیاری از اوتاد علمی خامه احکام الهی است اما این که به بهانه عدم تحقق عدالت از پیاده کردن احکام دست برداریم خود ضربه ای سهمگین بر پیکر عدالت است .بر عکس این داستان که به زعم بنده چیزی شبیه نسبت عبارات و کلمات ( صحیح و سقیم ) به پروفسور سمیعی و امثال ایشان است ، اتفاقا اجرای درست و منطقی احکام و حدود برداشتن گاام های راسخ در جهت تحقق عدالت است . 

۶- البته که اسلام به هیچ وجه برای مجازات بندگان شور و شیفتگی ندارد ؛ بهترین دلیل آن قواعد فقهی چون قاعده " ادرؤوا الحدود بالشبهات  " ،  " اصل برائت " ، " قبح عقاب بلابیان " ، " سخت گیری در پذیرش بینه در برخی جرائم مستلزم حد " و امثال آن است . پس عرض ما این است ای کاش این استاد معظم کتاب می نوشت و راه صحیح اجرای حدود را می آموخت و در جهت اصلاح خطای مجریان گام های عملی بر می داشت ! کاش ! استاد کتاب می نوشت و با استناد و استدلال به قول خودش مجریان را قانع می کرد که اعدام نکنند ؛ سنگسار نکنند و دست نبرند . به نظر اگر کسی علمی دارد و آن را به موقع و به جا اظهار نمی کند خاموشی هم گناه است . 

۷- با فرض قبول استدلال منسوب به دکتر آزمایش آیات مربوط به موارد مذکور را باید اینگونه نوشت ؛

• (وَٱلسَّارِقُ وَٱلسَّارِقَةُ فَٱقۡطَعُوۤا۟ أَیۡدِیَهُمَا جَزَاۤءَۢ بِمَا كَسَبَا نَكَـٰلࣰا مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمࣱ)

[سوره المائدة 38]" اما بعد از ثروتمندی همه بشر .(!!)

 

• (ٱلزَّانِیَةُ وَٱلزَّانِی فَٱجۡلِدُوا۟ كُلَّ وَ ٰ⁠حِدࣲ مِّنۡهُمَا مِا۟ئَةَ جَلۡدَةࣲۖ وَلَا تَأۡخُذۡكُم بِهِمَا رَأۡفَةࣱ فِی دِینِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡـَٔاخِرِۖ وَلۡیَشۡهَدۡ عَذَابَهُمَا طَاۤىِٕفَةࣱ مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ)النور 2]  اما بعد از فراهم آوردن امکان نکاح برای همه به طور عام ( !! ) و..

البته باید پرسید برای قصاص  محاربه و امثال آن  چه نسخه ای در نظر دارند ؟ 

۸- این که عدالت و اجرای حدود را نقیض هم قرار دهند نیز خود بهره گیری از صنعت مغالطه و مصادره به مطلوب است و الا با قدری تامل معلوم می  شود که این دو هم راستایند و نه متعارض و نقیض و..

نظرات/سوالات

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید
....