مشاهدات بازار شب عید بجنورد از نگاه دکتر جعفری

رفتن به میان مردم جدای از آن که وظیفه مسؤلان و بویژه نمایندگان مجلس است ; حال و هوا و شور و صفایی خاص هم به همراه دارد .

نماز مغرب و عشاء را مهمان مؤمنان در مسجد جامع بودیم . پس از نماز برخی مسائل فردی یا اجتماعی را مطرح کردند . بحث بیمه تامین اجتماعی برای روستائیان و عشایر و همچنین دفترچه درمانی روستایی که مشکلاتی را برای آنان به همراه دارد.
جوانی هم از اینکه به دلیل شرایط خاص همسرش تا به حال نت.انسته پدر شود گلایه داشت و خواستار کمک برای درمانش بود . تأخیر در ساخت سد قوردانلو که علاوه بر تبعات جدی برای کشاورزی و صنعت استان در پی دارد معضلات خاصی را برای اهالی روستاهای اطراف به وجود آورده ، بحث مورد نظر یکی از شهروندان بود . تقریباً نصفی از خیابانهای هسته مرکزی شهر را پیاده رفتم . حقیقتاً جای خوشحالی بود چون شور و نشاطی خاص خیابان هاو پاساژها را در بر گرفته بود . دستفروش ها هم سخت مشغول فعالیت بودند . ماهی شب عید ، لبو ، عروسک ، کیف پول ، لباس ، بسته های شکلات و آجیل ، کمربند مردانه و زنانه ، سبزی و ... در این بازار شلوغ پیدا می شد . بعضی می گفتند دکتر دعا کنید بازار همیشه همینگونه باشد.

بعضی صنوف مثل مرغ فروشی ها هم به دلبیل توزیع سبد کالا حال و روز چندان مقبولی نداشتند و بابت این قضیه گلایه می کردند .

 پیاده رفتیم تا مسجد آل شیخ ، شب آخر مراسم فاطمیه اول بود سخنران حرفهای مقبول و غیر مقبول زیادی داشت . می گفت فکر نکنید معراج مخصوص پیامبر است ولا غیر . تمام مؤمنان می توانند به سفر معراج بروند " الصلاة معراج المؤمن "

با یک عذر خواهی مختصر از مجلس بلند شدیم و به بازارگردی خود ادامه دادیم . قبل از خروج از مسجد یکی از هیأت امنای مسجد نیازهای مسجد را برای تعمیر و تکمیل شدن مطرح کرد . جوانی هم که جزء فرهنگیان است و از اقوام و در کنار معلمی اپتومتری دارد ، نیاز مدارس استثنایی استان را به یک دستگاه سنجش بینایی با ویژگی های خاص مطرح کرد . بین راه سری هم به یک کودک سرا زدیم ، سلیقه خوبی به خرج داده بود وسایل بازی برای بچه ها فراهم کرده بود و در واقع بسیاری از کسانی که می خواهند خرید کنند فرزندانشان را به آنجا می سپارند و به راحتی گردش و خرید خود را انجام می دهند . به مدیر آنجا گفتم که به مؤسس و رییس فراکسیون حمایت از کودکان و نوجوانان کار شما را تحسین می کنم . از اینکه یک نماینده به او و همکارانش سرزده است خیلی خوشحال بود. با خیلی ها احوال پرسی کردیم . به بعضی از مغازه ها هم مثل خیاطی ، لوازم خانگی ، کفش فروشی ، سوپری ، شیرینی فروشی ، میوه فروشی ، و ... سر زدیم و پای صحبت صاحبان آن نشستیم ، صاحب یک دکه که سید مؤمنو با مرامی بود و کتابچه و لوازم مذهبی و عبادی می فروخت سه عدد کتابچه هدیه کرد . در مجموع شب خوبی بود .

با مردم بودن و از نزدیک با آنان حشر و نشر کردن برای ما مسؤولین واقعاً عالی است . یکی که باورش نمی شد ما را در بازار ببیند گفت مگر دکتر جعفری هم خرید می آید .

آری ما مسؤولین باید آنقدر با مردم باشیم که باورشان بشود خود را تافته جدا بافته نمی دانیم . مشرکان به دلیل آنکه پیامبر (ص) از جنس مردم بود می گفتند:"مالهذا الرسول یأکل الطعام و یعیش فی الاسواق" این چه پیامبری است که غذا می خورد و در بازارها راه می رود.

خدایا ما را شرمنده این مردم نجیب نکن